صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

97/4/1
3:33 ع

 

انرژی آب و برق از طلا باارزش تر است

آب، برق، گاز، نفت و بنزین از منابع مهم انرژی بشر محسوب می شوند. صرفه جویی در منابع انرژی نیز واجب و ضروری است زیرا یکی از آموزه های دینی ماست و اسراف در هر یک از این منابع، نکوهیده شده است. در حال حاضر توصیه به صرفه جویی در همه این موارد صورت گرفته می شود و تنها چیزی که هنوز مردم را به مصرف بیشتر در آن تشویق می کنند، استفاده از تلفن همراه، تلفن ثابت و اینترنت است و حتی برای پرمصرف ها جایزه هم تعیین می کنند.

امروزه مشکل کمبود منابع انرژی همچون آب و برق در کشور و حتی جهان به گونه ای است که از حد نگرانی فراتر رفته و تک تک ما باید برای غلبه بر این مشکل، عمیقاً بیاندیشیم و فکری اساسی کنیم. افزایش نرخ آب و برق هم چاره کار نیست. پولدارها قبلا می گفتند: ما هر قدر دلمان بخواهد مصرف می کنیم و پولش را می دهیم. اما در حال حاضر کمبود منابع آب و برق به حدی است که گاهی اوقات با پول هم نمی توان آنرا به دست آورد.

خشکسالی های دراز مدت، عدم بارش کافی، خشک شدن اکثر چشمه ها، رودخانه ها و دریاچه ها و افت سفره های زیر زمینی، باعث بحران بی آبی شده، این بی آبی بر روند تولید برق هم اثر مستقیم دارد چرا که بخش اعظم نیروگاهها نیز برقابی هستند و با چرخش توربین های آبی سدها، برق تولید می کنند.

در مناطق گرمسیری همچون استان هرمزگان که نیاز به سیستم سرمایشی بصورت دائمی است و زندگی بدون برق، غیر ممکن است؛ به دلیل کمبود برق، همواره توصیه به صرفه جویی در مصرف برق می شود و از کولرهای گازی نمی توان زیاد استفاده کرد. قبلا در برخی مناطق که شرجی کمتری وجود داشت به مشترکین توصیه می شد که از کولرهای آبی بجای کولرهای گازی استفاده کنند اما اکنون به دلیل کمبود آب از کولرهای آبی هم نمی توان زیاد استفاده کرد. مردم در این میان مانده اند که چه کار کنند؟!

گاز هم یکی دیگر از منابع انرژی است و علی رغم وجود منابع سرشار گاز در کشور، باز هم گاهی اوقات با کمبود گاز روبرو می شویم و مردم را به رعایت صرفه جویی در مصرف گاز دعوت می کنند. این امر نشان دهنده آن است که در مصرف گاز هم باید صرفه جویی کرد.

قضیه نفت، بنزین و گازوئیل هم همین است. هیچ یک از این منابع انرژی، همیشگی نیست و گاهی اوقات با کمبود آن روبرو می شویم. در ضمن همه این منابع بالاخره روزی به پایان می رسند.

در این بحران کمبود انرژی، فقط یک راه دیگر برای تامین انرژی برق باقی مانده و آن هم استفاده بهینه از انرژی خورشیدی است. همان طور که استاندار هرمزگان تاکید کردند باید پنل های خورشیدی تولید برق در تمام ادارات دولتی نصب شود تا میزان مصرف برق کاهش یابد. مدیر عامل شرکت توزیع برق استان هرمزگان نیز به راه اندازی نیروگاههای خورشیدی در استان اشاره کرد و گفت: تمامی مشترکین را نیز به نصب پنل های خورشیدی در شرکت ها و منازل تشویق می کنیم و حاضریم برق مازاد بر نیاز آنها را هم خریداری کنیم.

برای جبران کمبود آب نیز علاوه بر راه اندازی آبشیرین کن ها، می توان از آب کولرهای گازی و رطوبت شرجی معلق در هوای استان بهره گرفت. استاندار هرمزگان گفت: قرار است بزودی شرکتی در استان در زمینه بهره برداری از رطوبت هوا شروع به کار کند و از آن، آب آشامیدنی تولید نماید.

به نظر می رسد که با کمک تکنولوژی روز، امکان فائق آمدن بر کمبود انرژی آب و برق تا حدودی وجود دارد اما در کنار این کارها هرگز نباید صرفه جویی را نیز فراموش کنیم زیرا به دست آوردن این منابع، بسیار سخت و پرهزینه است و به جرات می توان گفت از طلا باارزش تر است. پس باید قدر آنها را به خوبی بدانیم.

به قلم: حسین فریدونی - سردبیر نشریه صدف

 


  

96/9/25
4:5 ع

 

اقتصاد مقاومتی در مطبوعات هرمزگان

به جرات می توان گفت برخی از مطبوعات استان هرمزگان اقتصاد مقاومتی را سرلوحه کار خویش قرار داده و بسیار مقاوم بوده اند که در این شرایط بد اقتصادی همچنان منتشر می شوند. هر چند مشکلات اقتصادی مطبوعات استان هرمزگان، موضوع تازه ای نیست و از سالهای قبل اکثر مطبوعات این استان با این مشکلات درگیر بوده اند اما حذف یارانه نشریات این استان و همچنین اجرای سامانه توزیع آگهی ها از سوی وزارت ارشاد شرایط را سخت تر کرده است. مشکلات اقتصادی کمر مطبوعات را شکسته و برخی از نشریات استان هرمزگان مدتهاست که به طور مرتب منتشر نمی شوند و تعدادی نیز به دلیل عدم انتشار طولانی مدت، لغو مجوز شده اند. 

به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، کار مطبوعاتی در ایران خصوصا در شهرستانها توجیه اقتصادی چندانی ندارد و اکثر نشریات سراسری که در کشور موفقیتی هم کسب کرده اند یا وابسته به دولت هستند و یا از سوی بنگاهها و نهادهای دولتی و شبه دولتی مورد حمایت مالی قرار می گیرند. از این رو روزنامه نگاران و خبرنگاران مطبوعات محلی همواره دغدغه و دلهره اقتصادی داشته و می توان گفت لباس رزم بر تن دارند.

در ضمن نکته جالب اینجاست که همواره مسئولان محترم در سخنرانی ها و بیانات شیوای خود به طور مرتب، اهالی رسانه را سربازان جنگ نرم می خوانند ولی عملا کار مثبتی برای تجهیز این سربازان جنگ نرم انجام نمی پذیرد. اگر واقعا روزنامه نگاران سربازان جبهه نرم هستند باید سلاح و مهمات کافی نیز در اختیار داشته باشند تا بتوانند با تهاجم فرهنگی بیگانگان مقابله کنند.

با توجه به اینکه اعتبارات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار ناچیز است و قادر به حمایت از رسانه ها نیست کاش وزارت ارشاد با وزارت دفاع ادغام می شد تا اهالی رسانه کاملا باور کنند که سربازان جبهه نرم هستند.

به قلم: حسین فریدونی - سردبیر هفته نامه صدف


  

95/8/7
4:51 ع

 

دنیا هم می تواند بهشت انسان ها باشد

امام علی (ع) در توصیف جایگاه بهشت می فرماید : خداوند انسان های پارسا و با تقوا را در آنجا که خود مى ‏خواهد، زندگى جاوید مى‏ دهد و در نزد خود در جایگاه گرامى و با ارزش منزل مى ‏دهد؛ در سرایى که خداوند آنان را براى دوستان خود برپا ساخته است، سایبان آن عرش او و روشنایى آن، خوشنودى او و دیدار کنندگان آن، فرشتگان و دوستان آن، پیامبران مى ‏باشند.

بهشت، جایگاهی است که همه انسان ها رسیدن به آن را آرزو می کنند. همه افراد در نهاد خویش، چنین خواسته ای را دارند و اهل ایمان هم سودای دستیابی به آن عالم جاویدانِ بدونِ رنج و ناراحتی را در سر می پرورانند. ورود به بهشت مشروط  بر این است که عارف به مقام خداوند و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) باشیم، و کسی که عارف به این مسئله نباشد، هر چقدر هم که کار نیکی انجام داده باشد، نمی تواند به بهشت وارد شود. تقوا و پارسایی نیز یکی دیگر از عواملی است که آدمی را به بهشت می رساند.

آیات و روایات، بهشت را جای بسیار خوب و زیبایی توصیف کرده اما تصور هر یک از ما از بهشت می تواند متفاوت باشد.

به عقیده من، جایی که هوا نه زیاد گرم و نه زیاد سرد باشد، جایی که خشکسالی و کمبود آب نباشد، جایی که هیچ گاه برق و گاز و تلفن و اینترنت قطع نشود، جایی که آب و برق و همه چیز رایگان باشد، جایی که بدون نگرانی از فشار خون و چربی و قند خون، سرطان و کم کاری یا پرکاری تروئید و ... هر چه دلمان بخواهد بخوریم بهشت است.

جایی که بدون ترس از هزینه ها، به هر کجا که دوست داریم سفر کنیم. جایی که بدون دلهره از تصادف و جریمه شدن و بدون اینکه خسته شویم هر جور دلمان می خواهد رانندگی و هر جا دوست داشتیم پارک کنیم. هر اتومبیلی که دوست داریم سوار شویم. هر لباسی که دلمان خواست بپوشیم. یا جایی که از ترس مخارج زندگی و هزینه عروسی، از ازدواج و تشکیل خانواده نترسیم.

جایی که مردم به همدیگر دروغ نگویند، حقه و نیرنگ نزنند، اختلاس و دزدی نکنند، حسادت و دشمنی نداشته باشند و به همدیگر خیانت نکنند آنجا بهشت است.

بهشت جایی است که هیچ کس در حق دیگری ظلم نکند و اگر احیانا هم ظلم کرد محکمه ای عادل وجود داشته باشد که بدون هزینه به داد مظلوم برسد؛ نه اینکه اگر برای دادخواهی به دادگاه مراجعه کردیم بگویند ابتدا فلان مبلغ به حساب دادگستری واریز کن تا به شکایت تو رسیدگی کنیم. هر چقدر مبلغ چک و کلاهبرداری بالاتر باشد مبلغ بیشتری هم باید به حساب دادگستری واریز کنیم. متاسفانه بسیاری از کسانی که مالشان رفته و حقشان ضایع شده از ترس هزینه دادرسی، توان شکایت کردن هم ندارند.

خلاصه اینکه بهشت و جهنم را ما انسانها می توانیم در این دنیا برای خودمان درست کنیم. اگر همه مردم از خدا می ترسیدند و به قوانین احترام می گذاشتند دنیا هم می توانست بهشت باشد.

 


  

95/6/15
7:36 ص

روزگاری مخابرات در اوج بود

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 لزوم تمرکز دولت بر مالکیت و مدیریت بخش عمده ای از صنایع و فعالیت های اقتصادی کشور در شرایط حساس دوران جنگ تحمیلی اجتناب ناپذیر شد. ضمنا به موجب اصل (44) قانون اساسی نیز مالکیت بسیاری از فعالیتها از جمله بانکداری، بیمه، تامین نیرو ، صنایع مادر و بزرگ، هواپیمائی، کشتیرانی و ...، عمومی اعلام شد. با توجه به این امر، مالکیت بسیاری از فعالیت های اقتصادی در اختیار کامل دولت قرار گرفت. این روند تا اواخر دهه 60 کماکان ادامه یافت تا اینکه پس از خاتمه جنگ، دولت اقدام به تدوین و تصویب برنامه‌های بازسازی اقتصادی، اجتماعی در قالب برنامه های اول و دوم توسعه جهت بهبود عملکرد شرکت های دولتی و حضور فعال‌تر بخش خصوصی در اقتصاد ملی نمود و بستر لازم جهت خصوصی سازی را فراهم کرد. در ادامه این مسیر طی قانون برنامه سوم توسعه نیز برنامه خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی را تحت عنوان ساماندهی شرکت های دولتی و واگذاری سهام آنها دنبال نمود. در طول اجرای برنامه سوم توسعه، سازمان خصوصی سازی به موجب ماده (15) این برنامه و با تغییر اساسنامه سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی تشکیل گردید.

دریی این تصمیم، بسیاری از شرکتهای بزرگ اقتصادی که از نظر سودآوری در اوج بودند به اصطلاح به بخش خصوصی واگذار شد تا با مشارکت بخش خصوصی، بهره وری بیشتری داشته باشند.  شرکت مخابرات نیز مانند برخی دیگر از شرکت ها خصوصی سازی شد و قرار بود متحول شود. اما نمی دانیم چه شد که به یکباره از اوج اقتدار به زیر افتاد و اکنون نامی از آن برده نمی شود.  انگار مدیران مخابرات، راه رسیدن به اهداف مورد نظر شرکت را گم کرده و مسیر اشتباهی را در پیش گرفته اند که  این شرکت سودآور به ورشکستگی دچار شده و حتی قادر به پرداخت حقوق کارکنان خود هم نیست. بارها خبرهایی در مورد تجمع اعتراض آمیز کارکنان شرکت مخابرات هرمزگان به دلیل عدم دریافت حقوق و مزایا منتشر شده است. خدمات دهی شرکت مخابرات به مشترکین هم به هیچ عنوان رضایت بخش نیست.

شرکت مخابرات روزگاری در اوج بود و در ایام پرشکوهی نظیر هفته دولت و دهه مبارک فجر صدها پروژه را افتتاح و به بهره برداری می رساند. اما اینک هیچ خبری از آن همه دستاوردها و افتخارات نیست. حتی در مطبوعات و سایر رسانه ها هم خبر چندانی راجع به مخابرات مشاهده نمی شود. جای تعجب اینجاست که در عصر ارتباطات انگار دستگاهی با عنوان مخابرات وجود ندارد! 

 


  

95/3/19
7:4 ص

رانندگی با احتیاط در جاده ی هسته ای!

حل و فصل مناقشه هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای غربی یکی از دستاوردهای مهمی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. اما تصور اینکه با امضای آن، تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی ما به سرعت حل خواهد شد تصور غلطی است. اجرای برجام مانند ترمیم و بازسازی پل های ویران شده است. پل هایی که حالا باید با احتیاط از روی آن عبور کنیم و نگذاریم دوباره ویران شود.

خود برجام که به تنهایی نمی تواند موجب شکوفایی و رونق اقتصادی شود باید آنرا وسیله ای برای رسیدن به شکوفایی اقتصادی قرار دهیم. اما ممکن است برخی ها بپرسند “برجام” چیست؟ در پاسخ به این پرسش باید بگوییم که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توافقی بین المللی بر سر برنامه هسته ای ایران است که در تاریخ 14 ژوئیه 2015 میان ایران و کشورهای گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در شهر وین صورت گرفت. برخی از منتقدان برجام، امضای این توافقنامه را به ضرر برنامه هسته ای کشور دانسته و آنرا ترمزی برای پیشرفت هسته ای بر می شمارند. اما برخی دیگر آنرا موفقیتی تاریخی می دانند چرا که باعث شد ایران هسته ای به رسمیت شناخته شود. البته قدرتهای غربی نیز ناچار شدند که ایران هسته ای را به رسمیت بشناسند و آرزو دارند که صنعت هسته ای ما کاملا برچیده شود اما به دلیل آنکه این صنعت در کشور ما اکنون بومی سازی شده به هیچ عنوان نابود شدنی نیست.

برای اینکه موفقیت برجام را بهتر ترسیم کنیم لازم است مثالی بزنیم. برنامه هسته ای ما اکنون مثل راننده ای است که به تازگی گواهینامه رسمی رانندگی را دریافت کرده و باید طبق قوانین راهنمایی و رانندگی اقدام به رانندگی در جاده ها نماید. چنین راننده ای مسلماً مورد احترام همه است و کسی نمی تواند وی را از رانندگی منع کند اما اگر از قوانین و سرعت مطمئنه تخطی کند جریمه خواهد شد و در صورت تکرار و اصرار بر عدم توجه به قوانین، ممکن است گواهینامه اش نیز باطل شود. قطعا این گونه محدودیت ها برای هیچ راننده ای خوشایند نیست و اکثر رانندگان دوست دارند آزاد باشند و هر جور دلشان می خواهد و با هر سرعتی که عشقشان بکشد برانند. برنامه هسته ای ما هم در گذشته مثل راننده ای فاقد گواهینامه بود که با سرعت سرسام آوری رانندگی می کرد و جامعه جهانی را نگران کرده بود. اکنون هسته ای بودن ایران به رسمیت شناخته شده ولی ما را محدود کرده اند که بیش از 5 درصد غنی سازی نکنیم وگرنه جریمه خواهیم شد. قطعا این موضوع برای ما کمی ناخوشایند است اما از این لحاظ که ما را از نظر داشتن فناوری هسته ای به رسمیت شناخته اند موفقیت بزرگی است. هر چند توانایی رانندگی ما در این جاده هسته ای بیش از این است اما فکر کنیم فعلا گواهینامه پایه 3 به ما داده اند. اگر صبور باشیم قطعا بعد از مدتی گواهینامه پایه یک هم دریافت خواهیم کرد. به هر حال ما نباید به فکر لغو این توافقنامه باشیم. اگر رانندگان می توانند بخاطر محدودیتها و اعمال قانون از سوی پلیس، گواهینامه خود را پاره کنند ما هم می توانیم برجام را پاره کنیم و به وضعیت سابق خود برگردیم.


  

94/10/8
4:47 ع

دلم لبریز درد است و شکایت

نمی خواهم از خودم تعریف کنم ولی من دلم نمی خواهد با کسی دشمنی بورزم و از این رو هرگز کینه ای از دوستان و حتی غریبه ها را در دل خود جای نمی دهم. زیرا معتقدم دنیای فانی ارزش دشمنی کردن را ندارد. همیشه سعی می کنم خطاهای دیگران را نادیده بگیرم و گذشت داشته باشم تا خداوند نیز از گناهان ما بگذرد. 

دوبیتی زیر را به همین بهانه سرودم:

 

دلی پاک و دلی بی کینه دارم

غمی نا آشنا در سینه دارم

دلم لبریز درد است و شکایت

ولی در دست خود آیینه دارم.


  

94/6/10
4:48 ع

مگر اهالی رسانه، سربازان جنگ نرم نیستند؟

در دوران دفاع مقدس، هنگام حضور در جبهه جنگ، ما را با تمام تجهیزات نظامی مسلح می کردند که بتوانیم در برابر دشمن بعثی از میهن و انقلاب به نحو احسن دفاع کنیم. با اینکه امروز ماهیت جنگ تغییر کرده و همه مسئولان معتقدند که دفاع همچنان باقی است و جنگ نرم خطرناک تر از جنگ سخت است اما برنامه ریزی ها نشان می دهد که از حرف تا عمل فاصله بسیار است.

مسئولان محترم  در سخنرانی ها و بیانات شیوای خود به طور مرتب، اهالی رسانه را سربازان جنگ نرم می خوانند ولی عملا کار مثبتی برای تجهیز این سربازان جنگ نرم انجام نمی پذیرد.

در آمریکا، پنتاگون برای جنگ نرم علیه ایران سالانه بودجه ای بیش از 55 میلیون دلار اختصاص می دهد، ولی در جمهوری اسلامی ایران هیچ بودجه ای برای مقابله با جنگ نرم نداریم. صهیونیستها بر اساس برنامه پروتکل 24 گانه خود سالانه میلیونها دلار صرف ساخت برنامه های مخرب فرهنگی از طریق ماهواره، اینترنت، مطبوعات و ... برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران می کنند و ما فقط می خواهیم به شعار مرگ بر اسراییل اکتفا کنیم. اگر شعارهای انقلابی همراه با اقدام عملی باشد موثرتر نیست؟

در پروتکل دوازدهم از پروتکل 24 گانه ضد بشری یهود که برای نابودی اسلام و حتی مسیحیت تنظیم شده طرح ها و برنامه های دقیق و مخربی جهت تسلط بر مطبوعات و بنگاههای خبری جهان آمده که آگاهی از مفاد آن کمک بسیار خوبی به ما می کند که خود را برای مقابله با نقشه های شیطانی صهیونیستها بیشتر آماده کنیم.

یکی از طرح‌ها و برنامه‌های بزرگان یهود قبل از برپایی حکومت مجانی خود برای نابودی کشورها و دولت‌ها بعد از استقرار حکومت جهانی یهود، ترویج «آزادیخواهی» و یا «آزادی مطبوعات » است که از رهگذر آن، کشورها، دولت‌ها و ملت‌ها را دچار فساد و از هم پاشیدگی می‌کند.

چندی پیش جلسه صمیمانه ای در بسیج رسانه هرمزگان با حضور فرمانده محترم سپاه امام سجاد (ع) برگزار شد و تعدادی از خبرنگاران و اهالی رسانه به بیان مشکلات و دغدغه های خود پرداختند و امیدوار بودند که حداقل سپاه پاسداران به داد آنها برسد اما فرمانده سپاه نیز مانند مدیر کل ارشاد و بقیه مسئولان دولتی و انقلابی سخن گفت و همه با ناامیدی جلسه را ترک کردند.

البته رسانه های ما دوست دارند که به ارزشها و بحث مقابله با تهاجم فرهنگی بپردازند ولی به دلیل اینکه با مشکل اقتصادی مواجه هستند قادر به انجام رسالت خویش به نحو احسن نیستند. حداقل توقع اهالی رسانه از فرمانده سپاه این است که لااقل بسیج رسانه استان را تقویت کند تا بتواند برنامه های خود را به اجرا بگذارد. بسیج رسانه ای که فقط دارای یک نفر نیروی ثابت بوده و بودجه ای جهت اجرای برنامه های خود در اختیار نداشته باشد چگونه قادر خواهد بود به مقابله با جنگ نرم بپردازد؟

 


  

پیام رسان

+ رونق فضای مجازی، رهاورد «کرونا» / یادداشتی به قلم: حسین فریدونی – سردبیر هفته نامه صدف

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ